سه شنبه ۱۶ آذر ۹۵ ۱۱:۱۸ ۵ بازديد
همهي متون براي خواندن نيستند. البته خود كلمهي متن اين نظر را نقض ميكند. از ديدي متني، سخن بيشتر رمزبندي و پوشندگي است تا بيان. مجازهايي از قبيل طرحبندي و پيچيدن، لايهلايه كردن و تا كردن، ساختاردهي و فصلبندي، همه خواندن را طلب ميكنند ــ خواندني قوي، مدرنيست، و تحليلي. متون تكليفهايي را تحميل ميكنند كه توصيفهاي مشخص در زبانِ خردِ ابزاري را موجه ميرساند. تكليفِ به چنگ انداختن و نفوذ، چيره شدن و خُرد كردن، باز كردن و پرده برانداختن. متن مفعول شناسايي است كه توان ما تعريفش ميكند: توا ...
1717
همهي متون براي خواندن نيستند. البته خود كلمهي متن اين نظر را نقض ميكند. از ديدي متني، سخن بيشتر رمزبندي و پوشندگي است تا بيان. مجازهايي از قبيل طرحبندي و پيچيدن، لايهلايه كردن و تا كردن، ساختاردهي و فصلبندي، همه خواندن را طلب ميكنند ــ خواندني قوي، مدرنيست، و تحليلي. متون تكليفهايي را تحميل ميكنند كه توصيفهاي مشخص در زبانِ خردِ ابزاري را موجه ميرساند. تكليفِ به چنگ انداختن و نفوذ، چيره شدن و خُرد كردن، باز كردن و پرده برانداختن. متن مفعول شناسايي است كه توان ما تعريفش ميكند: توا ...
1717